داستان کوتاه موقع خواب – 4
داستان مداد وپاک کن این یکی از بهترین داستانهای الهام بخش برای بچه ها است. روزی مداد و پاک کن در حال صحبت کردن در مورد کار یکدیگر بودند. هر دوی آنها بخاطر زحمت و تلاش خود از یکدیگر ستایش می کردند. هر دوی آنها می دانستند که آنها بدون یکدیگر هیچ چیز نیستند. به زودی ، مداد شروع به رسم یک خط مستقیم کرد. پاک کن به مداد نگاه می کرد. ناگهان ، مداد تعادل خود را از دست داد و خط مستقیم ایجاد شده توسط مداد خراب شد. حالا مداد خیلی ناراحت شد زیرا می دانست که پاک کن به دلیل اشتباه خود باید متحمل شود. مداد به پاک کن گفت: "من خیلی متاسفم!" پاک کن نمیدانست که چه مداد راجع بهش صحبت می کند ، بنابراین پرسید: "برای چه دوست عزیزم؟"...