مقاله های من در نی نی بلاگ

داستان کوتاه موقع خواب – 4

1399/1/10 16:33
نویسنده : درسا
67 بازدید
اشتراک گذاری

داستان  مداد وپاک کن
این یکی از بهترین داستانهای الهام بخش برای بچه ها است. روزی مداد و پاک کن در حال صحبت کردن در مورد کار یکدیگر بودند. هر دوی آنها بخاطر زحمت و تلاش خود از یکدیگر ستایش می کردند. هر دوی آنها می دانستند که آنها بدون یکدیگر هیچ چیز نیستند.
به زودی ، مداد شروع به رسم یک خط مستقیم کرد. پاک کن به مداد نگاه می کرد. ناگهان ، مداد تعادل خود را از دست داد و خط مستقیم ایجاد شده توسط مداد خراب شد. حالا مداد خیلی ناراحت شد زیرا می دانست که پاک کن به دلیل اشتباه خود باید متحمل شود.
مداد به پاک کن گفت: "من خیلی متاسفم!" پاک کن نمیدانست که چه مداد راجع بهش صحبت می کند ، بنابراین پرسید: "برای چه دوست عزیزم؟" "متاسفم ، شما به خاطر من صدمه دیده اید. هر وقت اشتباه می کنم ، شما همیشه برای پاک کردن آن هستید. اما وقتی اشتباهات من را از بین می برید ، بخشی از خود را گم می کنی و هر بار کوچکتر می شوی. "
پاک کن با شنیدن این موضوع ، گفت: "این درست است اما من واقعاً توجه نمی کنم. می بینید ، من برای انجام این کار ساخته شدم ، من ساخته شدم که هر وقت کار اشتباهی انجام دادید به شما کمک کنم. حتی اگر یک روز ، من می دانم که من از بین خواهم رفت. من واقعاً از کار خودم راضی هستم. پس لطفا ، نگران نباشید! من اگر شما را غمگین ببینم خوشحال نخواهم شد. "
تأمل در داستان: والدین ما دقیقاً مانند پاک کن هستند و ما مداد هستیم. آنها همیشه برای فرزندان خود در آنجا هستند و خطاهای خود را پاک می کنند. گاهی در طول راه صدمه دیده و با گذشت زمان پیرتر می شوند. والدین همیشه از کاری که برای فرزندان خود انجام می دهند خوشحال هستند و همیشه از دیدن چیزهای گرانبهاشان نگران یا ناراحت خواهند بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)