مقاله های من در نی نی بلاگ

داستان کوتاه موقع خواب – 17

1399/1/23 11:59
نویسنده : درسا
306 بازدید
اشتراک گذاری

پرنده ای در دست
این یکی از داستان های عالی حیوانات برای بچه های دارای اخلاق است. روزگاری یک شیر در جنگل متراکم زندگی می کرد. او قبلاً همه حیوانات را به دلیل گرسنگی شکار می کرد. یک روز در حالی که در جستجوی غذای خود بود ، شیر یک خرگوش کوچک را دید. داشت زیر درخت بازی می کرد. شیر همه راه خود را دنبال کرد. او منتظر شانس خود برای پرتاب خرگوش کوچک فقیر بود.
در حالی که خرگوش بازی می کرد ، ناگهان صدایی را که از بوته های اطراف می آمد ، شنید. وقتی خرگوش شیر را دید ، برای زندگی خود دوید. اما شیر بر او چشمه زد و خرگوش کوچک فقیر به زودی در پنجه های قدرتمند او قرار گرفت.
قبل از اینکه شیر بتواند خرگوش را شلاق بزند ، یک آهو وارد دید شیر شد. شیر حریص اجازه داد خرگوش برود و بعد از آهو شروع به دویدن کرد. خرگوش امدادی با خوشحالی به جنگل زد. گوزنها واقعاً سریع حرکت کردند چون شیر او را تعقیب کرد و خیلی زود به جنگل ناپدید شد.
شیر خرگوش را گم کرد و موفق به شکار گوزن ها نیز نشد. او برای رهایی از خرگوش و فرار گوزن خود را لعنت کرد. اگر شیر از آنچه در اختیار داشت راضی می شد ، مطمئناً شکم خود را پر می کرد.

مورال: یک باند در دست بهتر از دو برابر در بوش است - به این معنی است که شما نمی خواهید بیشتر از آنچه دارید ، بخواهید و با هر آنچه که دارید شاد باشید. GREEDY شما را از دست می دهد و شما را از دست می دهد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)